اندازه گیری بهره وری محتواها (سنجش عملکرد محتوای سایت) با کمک KPI
فرض کنیم ما تعداد زیادی محتوا در سایتمون منتشر کردیم. برای تمام این محتواها هزینه شده. این هزینه شامل تولید محتوا، بارگذاری محتوا، سئوی محتوا، تبلیغ محتوا و … است. ما از کجا بفهمیم که این هزینه هایی که انجام دادیم مثمر ثمر بودن؟ اصلا برای اندازه گیریشون از چه شاخص هایی استفاده کنیم و چه چیزهایی رو اندازه بگیریم؟ جواب این سوال مربوط به KPI یا همون شاخص عملکرد کلیدی محتواست.
کلا شاخص KPI مبحث پیچیدهای دارد. این شاخص به عوامل مختلفی هم بستگی دارد. در این برخی از این شاخص ها رو آوردم تا در صورت لازم خودتون تحلیل کنید که در سنجش میزان تاثیر پذیری یک محتوا چه چیزهایی رو باید در نظر بگیریم. در ادامه تحلیل خودم رو در رابطه با میزان سنجش (در بعد خیلی کوچیکی) بیان کردم که میتونه در ذهنتون جرقه ایجاد کنه. (لطفا اون جرقه ها رو با من هم به اشتراک بگذارید و در قسمت کامنت ها برام بنویسید. اینجوری به رشد من هم کمک کردید.) این عوامل عبارتند از:
انواع شاخص عملکرد کلیدی (KPI)
- معرفی برخی از شاخصهای سنجش عملکرد مالی
- مقدار سود خالص به دست آمده
- حاشیه سود ناخالص و خالص
- حاشیه سود عملیاتی
- میزان برگشت سرمایه
- میزان سرمایه در گردش
- میزان هزینه های انجام شده
- و…
برخی شاخص های مربوط به مشتری
- میزان موفقیت در حفظ مشتریان
- محاسبه مقدار سود حاصل شده
- میزان گردش مالی یک مشتری
- گردش مالی یک مشتری
- رسیدگی به شکایات مشتری
- و…
برخی شاخص های مربوط به بازار و بازاریابی
- مقدار رشد بازار
- مقدار سم از بازار
- مشخص کردن نفوذ یک برند در بازار
- جستجوی یک برند در اینترنت و رتبه آن
- میزان بازدید سایت از سوی مشتریان
- میزان مشارکت در انواع شبکه های اجتماعی
- عملکرد کارکنان
- نرخ کلیک یا ctr
- و..
برای آشنایی کامل با kpi تولید محتوا میتونید روی اون کلیک کنید.
هر کسی با توجه به این شاخص ها موضوع خاصی در ذهن خودش تداعی خواهد شد. با توجه به علمی که داره میتونه راهی رو برای سنجش عملکرد مشتری در پیش بگیره. اما سنجش عملکرد محتوا در نگاهی کوتاه به این شکلی که در ادامه خواهید درد میتونه باشه. فقط این نکته رو هم اضافه کنم که این مثال برای تازه کار ها نیست. شرکت باید به یک میزان کار کرده باشه و میزان درآمدی نسبتا ثابتی رو بدست آورده باشه تا بشه روش همچین تحلیلی رو پیاده کرد.
سنجش عملکرد محتوا
قبل از هر چیزی باید عملکرد مالیمون مشخص باشه. یعنی بدونیم چه میزان کار به رایگان انجام دادیم و چقدر هزینه کردیم براش؟ چه میزان سفارش گرفتیم؟ چقدر از اون سفارش برای ما بوده و چقدرش برای مثلا فریلنسری که کار رو انجام داده؟ تازه توی این مسیر هزینه کارمندها و خود سایتمون و هاست و … رو هم در نظر بگیریم که سود خالصمون بدست بیاد. کلا باید بسنجیم که چقدر هزینه کردیم؟ چقدر برداشت کردیم یا درآمد داشتیم؟ مقدار سود خالص به دست آمدمون چقدر هست؟
حالا باید ببینیم که ما از چه کانال هایی مشتری بدست آوردیم؟ چجوری میتونیم این کانال ها رو اندازه گیری کنیم؟ مثلا بدونیم مشتری چقدر در سایت ما مونده؟ یا بدونیم آیا از ما خریدی کرده یا نه؟
سنجش سئوی سایت:
یک عده ای از مشتری هامون از گوگل وارد سایت ما شدند. چند درصد از این مشتری ها به صفحه سفارش رفتن و خرید کردن؟ حالا در مقاله ما برای اینکه از گوگل ورودی بگیریم برای سئوی سایتمون هزینه کردیم. این هزینه چقدر بوده؟ به این ترتیب میتونیم بسنجیم که چقدر برای سئو هزینه صرف شده (هزینه تولید و انتشار محتوا و رپورتاژ های آگهی که رفتیم و …)؟ چقدر از گوگل درآمد کسب شده؟ KPI صرف هزینه برای گوگل چقدر بوده؟ اینکه مخاطب از گوگل وارد سایتمون شده و رفته خزید کرده هم از آنالیتیکس کاملا قابل ردیابی هست.
سنجش عملکرد KPI با کمک آنالیتیکس
برای اینکه موارد گفته شده در پاراگراف قبل رو از آنالیتیکس ردیابی کنیم باید اولا سایتمون رو به آنالیتیکس وصل کنیم (توی گوگل سرچ کنید نصب آنالیتیکس یا نصب تگ منیجیر! من توصیه میکنم مقالات سایت آنالیتیپس رو بخونید). بعد از قسمت source ببینیم چقدر از گوگل ورودی داشتیم؟ برای این موضوع پیشنهاد میکنم مقاله UTM و چگونگی سنجش تاثیر گذاری لینک های داده شده به یک صفحه از سایت رو مطالعه کنید.)بعد در آنالیتیکس یک goul تعیین کنیم و صفحه هدفمون رو صفحه تشکر از خرید مشتری قرار بدیم. به این ترتیب میفهمیم چند درصد از افرادی که از گوگل وارد شدند خرید کردند و صفحه “تشکر از خرید شما” رو دیدند.
حتی با کمک آنالیتیکس میتونیم بسنجیم که محتواهامون چقدر جذاب هستند؟ برای دونستن این موضوع هم باید با بانس ریت آشنا بود. بانس ریت بررسی میکنه که مخاطب چقدر در یک صفحه از سایت ما زمان صرف کرده. به این ترتیب میتونیم بینیم آیا این محتوا به قدر کافی جذاب هست یا خیر؟
سنجش عملکرد برندینگ
یا مثلا برای برند سازیمون فلان قدر پول خرج کردیم. میزان درآمدیمون از اون زمان که برای برندینگ هزینه صرف کردیم انقدر اضافه شده (به شرط ثابت بودن بقیه عوامل). حالا باید بنسنجیم ببینیم آیا میزان هزینه ای که صرف کردیم به میزان درآمدی که اضافه شده میچربه یا نه؟
سنجش عملکرد کمپین تبلیغاتی
یا مثلا در چند تا سایت بنر منتشر کردیم (خوبه که ساخت کمپین تبلیغاتی و لینک گیری برای وب سایت رو مطالعه کنید.). چه میزان مخاطب وارد سایت ما شدند؟ چند درصد از کسانی که وارد سایت ما شدند در سایت ما ثبت سفارش کردند؟ هزینه کل تبلیغاتی که کردیم چقدر بوده؟ هزینه سفارش هایی که از اون طریق وارد سایت ما شدند چقدر بوده؟ و بعد حتی میتونیم بسنجیم ببینیم کدوم یک از این سایت ها کارایی بهتری داشتند؟ و بعد از اینکه کارایی سایت ها رو سنجیدیم از این به بعد در سایت هایی بنر منتشر کنیم که کارایی و اثر پذیری بیشتری دادند.
نتیجه گیری:
به طور کلی سنجش های مختلفی برای میزان کارایی کارهایی که بر روی یک سایت و محتواهای سایت انجام میشه، وجود داره. برای همین اول بسنجید که دقیقا چی رو میخواید اندازه بگیرید. بعد ببینید که برای اندازه گیریش چه اطلاعاتی رو نیاز داری؟ این اطلاعات رو از چه طریقی میتونید بدست بیارید؟ مرحله به مرحله نقشه راهتون رو بیارید روی کاغذ و شروع به کار کنید. به این ترتیب اگر در بازه های زمانی یک ماهه یا 3ماهه یا حتی 6 ماهه همچین سنجش هایی رو داشته باشید، میتونید میزان پیشرفتتون رو بسنجید و ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر؟
ثبت ديدگاه